کد مطلب:33250
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
درباره شبهه شرور توضيح دهيد.
مساله خير و شر يكي از مباحث مهم فلسفي و كلامي است. اكنون به اندازه اي كه باعث طولاني شدن كلام و ملالت نشود، چند نكته راعرض مي كنيم : الف ) خير به چيزي گفته مي شود كه هماهنگ با وجود ما ومايه پيشرفت تكامل ماست . در مقابل شر چيزي است كه ناهماهنگ باوجود ما باشد و مايه عقب ماندگي و انحطاط گردد .ب ) خير و شر بر سه گونه است : خير مطلق ، شر مطلق ، خير و شر نسبي ؛ خير مطلق آن است كه هيچ جنبه منفي نداشته باشد و شر، عكس آن ؛ يعني هيچ جنبه مثبت ندارد،خير و شر نسبي بين آن دو است . ج ) از ديدگاه يك خداپرست ، از اين اقسام كه بر شمرديم ، دو قسم امكان وجود دارد : يكي خير محض و ديگري آنچه خيرش بيشتر است ؛ اما آنچه شر محض يا شرش بيشتر از خير باشد، امكان وجود آن از سوي خداوند نيست ، چون خداوند حكيم است و از حكيم ، كارقبيح تحقق پيدا نمي كند .معروف ميان فلاسفه و دانشمندان اين است كه شردر تحليل نهايي بازگشت به امر عدمي مي كند و امر وجودي كه سرچشمه ًعدم است . شايد نخستين كسي كه اين نظريه را ابراز داشت ، افلاطون بودبنابراين خير، چيزي جز وجود نيست ، از اين رو خلقت و آفرينش خدا به موجودات تعلق گرفته ، نه عدم ها .د ) اگر در بعض روايات خداوند به عنوان خالق شر و خير ذكر شده ( مثل آن چه از امام صادق ( ع ) نقل شد كه : الخير والشر كله من الله ) مقصود شرهاي نسبي است ، كه به امر وجودي بر مي گردد ؛مثل حيوانات موذي ، كه گرچه از نظر ما ( افراد ظاهربين ) شر و بد هستند،ولي منافعي دارند ولو اينكه آن منافع از نظر ما مخفي است . در روايتي آمده است اگر مارها و عقرب ها و حيوانات گزنده نبود كه سموم هوا را جذب كنند، هيچ موجودي ، زنده روي زمين باقي نمي ماند .و يا مثلا باران از نظرمنافعي كه براي انسان و حيات همه موجودات دارد، خير است ، گرچه ازنظر آن كسي كه ضرري به خانه او مي رسد، شر محسوب مي شود .مرحوم خواجه نصيرالدين طوسي كه استاد الفلاسفه است ، به نقل از مرحوم علامه مجلسي ( ره ) در ( ( مرآت العقول ) ) در شرح اين روايات فرموده است منظور ازشر اموري است كه با طبع انسان سازش ندارد، هر چند داراي مصلحت است ، چون شر دو معني دارد : چيزي كه ملايم و هماهنگ با طبايع نيست ،مانند حيوانات موذي ، و چيزي كه موجب فساد است و در آن مصلحتي وجود ندارد .آنچه از خدا نفي مي شود، قسم دوم است . ه ) لذا بعضي گفته اند ما در عالم ، بد مطلق نداريم و هر چه كه لباس وجود و هستي پوشيده ، به نحوي خير دارد ولو بر ما پوشيده باشد .ملاي رومي در مثنوي گفته است : پس بد مطلق نباشد در جهان ==بد به نسبت باشد اين را هم بدان ==زهر مار آن مار را باشد حيات ==نسبتش با آدمي باشد ممات == ( مدرك اين مطالب كتاب تفسير پيام قرآن ، جلد 4 است ، كه براي اطلاع بيشترمي توانيد به آن كتاب مراجعه كنيد .) ;
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.